بسیج کارکنان دانشگاه شریف

اَللّهُمَّ وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ

بسیج کارکنان دانشگاه شریف

اَللّهُمَّ وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ

این وبلاگ محل عبور و نگاه کسانی است که در سایه‌سار شجره‌ طیبه‌ی بسیج‌ هستند و ضربان دلشان با یاد حضرت روح الله (ره) و شهدا می‌زند.

قدمتان سبز
هر کس لحظه‌ای از وقتش را صرف این صفحات می‌کند و در دلش نام و یاد امام و شهدا موج می‌زند، صلواتی بدرقه‌ی روح معراجی‌شان کند.

بسم الله الرحمن الرحیم

بلندی و رفعت می جویم و داغ می نهم وجودم را به نام الله که مستجمع جمیع صفات باری تعالی است، معبود من است و همه جانها واله و شیدای اویند. رحمت رحمانی اش همه موجودات را هر چند نالایق فراگرفته و رحمت رحیمیه او خاص اولیای خالصش است.

دریافت فایل pdf

مباحثی که شروع کردیم در رابطه با کتاب آزادی انسان شهید مطهری بود یک سری تعاریف ارائه کردیم:

موجود زنده: موجودی که برای رسیدن به هدفی رشد می کند و حرکت می کند.
موجودات شامل جمادات، نباتات، حیوانات و انسان ها هستند.
انسان موجودی مرکب است که در وجودش هم حیات جمادات و نباتات و حیوانات است و هم حیات انسانی است ... 
شهید مطهری می گوید: «انسان بر خلاف سایر موجودات دارای یک شخصیت مرکب است: هم جنبه مادی دارد و هم جنبه الهی. خداوند در قرآن کریم در مورد خلقت آدم می فرماید: که آدم را از خاک آفریدم (جبنه مادی) و سپس از روح خود در او دمیدم (جنبه الهی): سویته و نفخت فیه من روحی.»
پس من انسان دو وجه وجودی دارم: ۱- وجه دانی، ۲- وجه عالی

موجودات زنده برای رشد و تکامل به سه چیز نیازمندند:

تربیت: سلسله عامل هایی است که لازمه رشد است، مانند نور و حرارت برای گیاه، و غذا برای حیوان.

امنیت: یعنی که یک قوه خارجی لوازم و وسائل حیات یک موجود زنده را از او نگیرد.

آزادی: یعنی نبودن مانع و انسان آزاد کسی است که می تواند موانع مسیر رشد و تکامل خود را از میان بردارد.

آزادی خواسته همه انسان‌هاست و همه دوست دارند آزاد زندگی کنند و در زندگی خود دست به انتخاب بزنند. شاید کمتر انسانی را می‌توان یافت که بدون هیچ اجبار و کرامتی تن به قید و بند ناخواسته بسپارد و آزادی فطری خویش را در بند کشد. این از امتیازات آدمی در مقایسه با سایر مخلوقات است.
اما کدام آزادی؟
آزادی بعد دانی یا آزادی بعد عالی؟؟؟

شهید مطهری از مولوی تمثیلی می آورد ... 

داستان معروف مجنون عامری و شتر تازه زاییده اش:

می گوید شتر مجنون تازه زاییده بود. حیوان هم وقتی تازه می زاید علاقه اش به بچّه اش خیلی بیشتر است. این شتر را این آقا سوار شده بود و می خواست با آن برود به خانه ی معشوق (لیلا) . (مثل است) . شتر را سوار شد و می راند و می رفت. مقداری که از شهر بیرون آمد، رفت در خیال محبوب و معشوق خودش و در عالم خودش، غافل از حیوان. کم کم دستش شل شد و مهار شتر رها گردید و دیگر مثل یک بار شد روی این حیوان. حیوان کم کم احساس کرد کسی کاری به کارش ندارد، سرش را برگرداند به طرف خانه (چون بچّه اش در خانه بود) . آمد و آمد، یک دفعه مجنون چشم باز کرد دید به جای اینکه برسد به خانه ی معشوق به طویله رسیده. دو مرتبه حیوان را برگرداند به آن طرف. باز مقداری رفت. دو مرتبه مجنون فکرش رفت به سوی معشوق خودش و از این حیوان غافل شد. حیوان هم باز به فکر معشوق و محبوب خودش که در طویله بود افتاد و چون دید رها شده برگشت. چندین بار این کار تکرار شد:

همچو مجنون در تنازع با شتر

گه شتر چربید و گه مجنون حر

یک دم ار مجنون ز خود غافل شدی

ناقه گردیدی و واپس آمدی

بعد می گوید که آخر مجنون یک دفعه خودش را از روی این شتر پرتاب کرد پایین و:

گفت ای ناقه چو هر دو عاشقیم

ما دو ضد بس همره نالایقیم

من عاشقم تو هم عاشق؛ من عاشق لیلا هستم، از آن طرف باید بروم، تو عاشق بچّه ات هستی، به طرف طویله باید بروی؛ ما دو تا با همدیگر نمی شود [همسفر باشیم ] ، بالاخره یا باید من و یا تو، یکی از این دو. آنگاه نتیجه می گیرد، می گوید:

عشق مولا کی کم از لیلاستی

بنده بودن بهر او اولاستی

پس در وجود انسان دو وجه کاملا متضاد وجود دارد، یکی وجه دانی که همان شتری است که می خواهد به بچه اش برسد، و دیگری همان وجه عالی وجود ما که مجنون عاشق لیلی است و می خواهد به وصال برسد.

حالا در مبحث آزادی انسان، باید به انسان از دو وجه نگاه کنیم:
آزادی بعد دانی
آزادی بعد عالی

برای این که انسان به مقصد برسد باید همواره بعد عالی حاکم وجودی او باشد و بعد دانی مانند شتر ابزاری برای رساندن انسان به مقصد باشد.

اشتباهی که غرب و جوامع مادی‌گرا دارند این است که به آزادی معنوی انسان توجه نمی کنند.

آزادی، خود بر دو قسم است: آزادی اجتماعی و آزادی معنوی.

آزادی اجتماعی آن است که در اجتماع عده‌ای مانع رشد و تکامل انسان نشوند، جلو فعالیت های او را نگیرند و محصول درخت وجود او را به خودشان اختصاص ندهند.

آزادی معنوی هماناست که وجه افتراق مکتب انبیا با مکاتب بشری می باشد. انبیا آمده اند تا علاوه بر آزادی اجتماعی، به انسان ها آزادی معنوی بدهند.

آزادی اجتماعی، آزادی انسان است از قید و بند دیگران؛ و آزادی معنوی، یعنی آزادی انسان از خودش. آزاد کردن جنبه های معنوی و الهی انسان از حکومت و سیطره جنبه های مادی.

در نصّ قرآن مجید، یکی از هدفهایی که انبیاء و ائمه اطهار داشته اند این بوده است که به بشر آزادی اجتماعی بدهند، یعنی افراد را از اسارت و بندگی و بردگی یکدیگر نجات بدهند.

آزادی انسان برای رسیدن به مقصدی است. مقصد کجاست؟ هدف خداوند از آفرینش انسان چیست؟

در جواب باید بگوییم: 

خداوند از خلقت انسان هیچ هدفی ندارد. زیرا هدف به معنای انگیزه ای است برای رسیدن به سمت هدفی که کامل شود و خدا از هر عیب و نقصی مبراست. اما علت اینکه خدا انسان را خلق کرده اینست که خالقیت در ذات اوست و خلقت فیض وجود دادن و تجلی ذات اوست و قطعا از روی حکمت و حساب و کتاب است. و این فعل خداست (خلقت انسان) که هدف دارد؛ اما در مورد خداوند هدف فاعلی وجود ندارد. پس باید بپرسیم:

خدا با آفرینش انسان برای انسان چه هدفی در نظر گرفته است؟
 انسان ناقص برای رسیدن به کمال و به عنوان فعل خداوند هدف دارد. و هدفش برطرف کردن همه نقص ها و رسیدن به غایت کمالات و تقرب به خداوند تبارک و تعالی با شبیه کردن خودش به او و ذکر مداوم اوست. انسان می خواهد مانند خدا شود؛ اما چون نقص دارد نمی تواند. بنابراین همه انسانها به دنبال خلیفه اللهی هستند و قرآن و رسولان همه در جهت یاری رساندن انسان در جهت رسیدن به خدا و ساختن انسان کامل آمده اند.
طبق فرموده امام صادق علیه السلام: «العُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ» که به معنای رسیدن به نهایت عبودیت و فنا شدن از خویشتن است نه دعوی ربوبیت.

عبودیت گوهری است که ظاهرش بندگی و آخرین هدف و مقصودش ربوبیت (خداوندگاری به معنای صاحب اختیار بودن) است. عبودیت مسیری است که ما را به هدف می رساند؛ ولی خود هدف نیست و قرب الهی از آثار عبودیت است. نه قرب زمانی و مکانی؛ بلکه قرب وجودی. یعنی قربی است که به دنبال کسب محبوبیت بیشتر است.

حال اگر در این مسیر از راه حق منحرف شویم باید توبه کنیم؛ یعنی در درونمان خود عالی مان علیه خود دانی مان قیام کند و خود عالی حکمفرما شود.

اگر در مسیر رسیدن به حق مانعی سلب آزادی کرد، اگر قدرت داریم آن مانع را از سر راه برداریم که همان جهاد است. و اگر قدرت برداشتن مانع را نداریم، مانع را دور بزنیم که همان هجرت است. اما وظیفه داریم پس از کسب قدرت برگردیم و مانع را از سر راه خود و دیگران برداریم؛ یعنی جهاد کنیم.

 

سؤال این است که چه رابطه ای است میان شهادت امام حسین علیه السلام و زنده شدن اصول و فروع دین؟ چه رابطه ای است بین آزادی معنوی و رسالت امام حسین علیه السلام؟ استاد مطهری پاسخ می‌دهد:

«چون نهضت او یک حماسه بزرگ الهی و اسلامی بود، حیات تازه ای در عالم اسلام دمید. پس از شهادت ایشان رونقی در اسلام پیدا شد. امام حسین با حرکت بزرگ خود، روح مسلمانان را زنده کرد. ترس را ریخت و احساس بردگی و اسارتی را که اواخر زمان عثمان و تمام دوره معاویه بر روح جامعه حکمفرما بود، تضعیف کرد. (برای آزادی معنوی جامعه تلاش نمود. نفی بردگی و بندگی دیگران و اثبات بندگی خدا همان آزادی معنوی است.) به عبارت دیگر به جامعه اسلامی شخصیت داد...

 او حسّ استغناء و بی نیازی به مردم داد، درس غیرت، بردباری و تحمل شداید و سختیها را به مردم داد. پس اینکه می گویند حسین بن علی چه کرد که دین اسلام زنده شد، جوابش همین است که روح تازه ای دمید، خونها را به جوش آورد، ترس مردم را ریخت و همان مردم ترسو، تبدیل به یک عده مردم دلاور شدند.»

حالا ممکن است سوالات و شبهاتی وجود داشته باشد که به آن می پردازیم.

********************

#سوال ۱ 
آیا آزادی مطلق می توانیم داشته باشیم ؟

آزادی مطلق نه دست یافتنی است و نه مطلوب، زیرا:

1- بشر به حکم این که در سرشت خود دو قطبی آفریده شده، یعنی موجودی متضاد است، محال است بتواند در هر دو قسمت وجودی خود از بی نهایت درجه ی آزادی برخودار باشد. رهایی هر یک از قسمت عالی و سافل وجود انسان، مساوی با محدود شدن قسمت دیگر است.

2. آزادی و مساوات دو ارزش انسانی هستند که با یکدیگر متعارض می باشند. اگر افراد آزاد (مطلق) باشند، مساوات از میان می رود، و اگر بخواهد مساوات کامل برقرار شود، ناچار باید آزادیها را محدود کرد. آزادی به فرد تعلق دارد و مساوات به جامعه.

3. ملاک شرافت و احترام آزادی انسان این است که انسان در مسیر انسانیت باشد. انسان را در مسیر انسانیت باید آزاد گذاشت نه انسان را در هر چه که خودش انتخاب کرده باید آزاد گذاشت، ولو این که آنچه انتخاب می کند، ضد انسانیت باشد.

4. بدیهی است که امکان ندارد در جامعه، آزادی مطلق باشد. لازمه ی طبیعت جامعه این است که آزادیها محدود باشد؛ یعنی آزادی هر فرد به آزادی فرد دیگر محدود گردد. مواهب اجتماعی به طور عادلانه در میان افراد تقسیم شود. نظامات اجتماعی، نظامی دست و پاگیر نباشد و افراد به حداکثر آنچه در آن جامعه ممکن است، بتواند به کمال خودشان برسند.

#سوال ۲
آیا این جمله درست است؟ «من تا جایی آزادم که آزادی من مزاحمتی برای آزادی دیگران ایجاد نکند».

در واقع بهتر است بگوییم من تا جایی آزادم که آزادی من سد راهی برای انسانیت خودم و بقیه ایجاد نکند ...

#سوال ۳
آیا حجاب سلب کننده آزادی نیست؟
در جواب باید بپرسیم کدام آزادی؟
اگر منظور آزادی بعد دانی است، خوب معلومه که حجاب سختی ایجاد می کند و دست و پا گیر است
ولی اگر از بعد عالی نگاه کنیم، می بینیم اصلا حجاب برای آزادی است.
برای این که در سر راه من برای رسیدن به مقصد م مانعی وجود نداشته باشد.

#سوال ۴
چرا موقع نماز باید حجاب داشته باشیم؟ مگر خدا نامحرم است؟

به طور کلی عبادات احکامی دارند که علت آن را نمی دانیم و خدا خواسته میزان اخلاص بندگانش را بسنجد، اما می توان به دلایل زیر اشاره کرد:
۱- رعایت حجاب در ساحت پروردگار ادب حضور را می رساند.
۲- رعایت حجاب در برابر پروردگار باعث می شود جسم خاکی و خود دانی را فراموش کنیم و خود عالی مان را در برابر پروردگار حاضر ببینیم و حضور قلب افزایش می یابد.
۳- رعایت حجاب در نماز تمرینی است برای رعایت حجاب در جامعه. نماز از عبادات اجتماعی است و به حفظ وحدت کمک می کند.

#سوال ۵
چرا نماز را به زبان عربی می خوانیم؟

۱- نماز از آداب اجتماعی است و باید با زبان مشترک همه مسلمانان که زبان قرآن است خوانده شود و باعث وحدت مسلمانان شود.
۲- زبان عربی کامل ترین زبان است که معادل سازی آن به زبان های دیگر حق مطلب را ادا نمی کند. مثلاً تاکنون ترجمه ی دقیق و معادل بسم الله الرحمن الرحیم در هیچ زبانی ارائه نشده است.
۳- وحدت زبان مانع از تحریف دین و اعمال دینی با خرافات می شود.
۴- مخصوصا در زمان حج اوج یکدلی و همدلی میان مسلمانان است که همرنگی و همزبانی آنها باعث همدلی و قدرت گرفتن مسلمانان می شود.

#سوال ۶
آیا خواندن نماز با ناخن کاشته شده و لاک زده بهتر است یا نخواندن نماز؟

اولا: در احکام موظف هستیم نظر مرجع تقلید مان را بپرسیم.

به عنوان مثال نظر امام خمینی را ببینیم. 👇

«پرسش: آیا می‌شود با ناخن کاشته شده نماز خواند؟
پاسخ: نماز خواندن با ناخن کاشته، اشکال ندارد؛ ولی وضو که مقدمه نماز است و نمی شود بدون وضو نماز خواند، باید صحیح باشد. بنابراین، کسی که ناخن کاشته، یعنی ناخن چسبانده، وضویش صحیح نیست. در نتیجه، اگر با وضوی باطل نماز بخواند، نمازش صحیح نیست. حال اگر خانمی ناخن کاشت و در موقع نماز می خواهد نماز بخواند، باید برای وضو ناخن‌ها را بردارد و وضو بگیرد. اگر به طوری چسبیده که قابل برداشتن نیست یا با مشکلاتی همراه است، باید وضوی جبیره نیت کند و با وضوی جبیره نمازش را بخواند. در این صورت، نمازش صحیح خواهد بود.»

پس در هر صورت باید نماز را بخوانیم ...
اما ...

ثانیا: باید ببینیم هدف ما از خواندن نماز چیست؟ این که بندگی خداوند متعال را به جا آوریم تا به قرب الهی برسیم و خود عالی مان را رشد دهیم. باید از خودمان بپرسیم زیبایی خود دانی مهم تر است یا رشد و تعالی خود عالی؟؟؟
پس کسی که به نماز اهمیت می دهد سعی می کند ادب حضور را رعایت کند و تمامی آداب نماز را به جا آورد.

ثالثا: پذیرش اصل اسلام و دین بدون تعقل و تفکر قبول نیست، اما کسی که با تعقل به این نتیجه رسیده که اسلام دین کامل است، باید احکام آن را تعبدی بپذیرد.

#سوال ۷
آیا آزادی حق است یا تکلیف؟

تعریف حق: به امتیازات و اختیاراتی گفته می شود که افراد جامعه از آن برخوردارند، مانند حق مالکیت، حق رای و ... 
تعریف تکلیف: حکم به اجرای امری کردن و زحمت دادن است، به بیان دیگر کلیه الزامات قانون را می توان تکلیف نامید.
پس باید به عبارتی بپرسیم آزادی برای انسان امتیاز و اختیاراتی است که به انسان داده می شود، یا زحمتی است که ملزم به رعایت آن هستیم؟

شهید مطهری معتقد است آزادی تکلیف است، یعنی ما وظیفه داریم برای رسیدن به آزادی به خود زحمت دهیم و جهاد کنیم و موانع رسیدن به هدف که همان قرب الهی است را از سر راه خودمان و دیگران برداریم. اگر قدرت برداشتن موانع را نداریم، باید مانع را دور بزنیم و بع عبارتی هجرت کنیم.

#سوال ۸ 
شروع دعوت پیامبر با چه بود؟

اولین دعوت پیامبر جمله «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» بود.
یعنی کلید رستگاری و رسیدن به مقصد توحید و کلمه لا اله الا الله است که معنای آزادی در آن نهفته است. 
هم لا اله الا الله و هم آزادی دو بخش دارند،
لا اله: بخش اول نفی الوهیت غیر خدا، 
الا الله: اثبات الوهیت خدا

آزادی: نفی بندگی غیر خدا و اثبات بندگی خدا

آزاد کسی است که خود را از اسارت دیگران و مال و مقام و هوا و هوس رها کند و در برابر پروردگار تسلیم محض باشد.

#سوال ۹
آزادی اجتماعی و آزادی معنوی چیست؟ آیا آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی امکان پذیر است؟

آزادی اجتماعی آن است که در اجتماع عده ای مانع رشد و تکامل انسان نشوند، جلو فعالیت های او را نگیرند و محصول درخت وجود او را به خودشان اختصاص ندهند.

ما نوع دیگر آزادی، آزادی معنوی است که وجه افتراق مکتب انبیا با مکاتب بشری می باشد. انبیا آمده اند تا علاوه بر آزادی اجتماعی، به انسان ها آزادی معنوی بدهند.

آزادی اجتماعی، آزادی انسان است از قید و بند دیگران؛
آزادی معنوی، یعنی آزادی انسان از خودش. آزاد کردن جنبه های معنوی و الهی انسان از حکومت و سیطره جنبه های مادی

#سوال ۱۰
آزادی عقیده در چه صورت قابل قبول است؟

باید توجه داشت که آزادی تفکر است که در قرآن بارها توصیه شده و همیشه قابل قبول است، اما آزادی عقیده به شرطی که بر پایه تعقل و تفکر باشد و دور از خرافات باشد و با هدف منحرف کردن اذهان نباشد قابل قبول است.

وقتی که انسان روحش روح تحقیق و کاوش است و انگیزه اش واقعاً تحقیق و کاوش و فکر کردن است، اسلام می گوید بیا فکر کن، هر چه بیشتر فکر و سؤال بکنی، هر چه بیشتر برایت شک پیدا شود، در نهایت امر بیشتر به حقیقت می رسی، بیشتر به واقعیت می رسی، این مسأله را ما مسأله فکر می نامیم.

آزادی تفکر شرط ترقی و تجلی افکار است، حتی به صورت معنوی دینی، نیز نباید مردم از تفکر وحشت داشته باشند که این نیز نوعی عدم آزادی است.

#سوال ۱۱
آیا این جمله درست است که بگوییم همه باید به عقاید هم احترام بگذاریم، یا به عبارتی بگوییم: «عیسی به دین خود موسی به دین خود»؟

 هر عقیده ای ناشی از تفکر صحیح و درست نیست. منشأ بسیاری از عقاید، یک سلسله عادتها و تقلیدها و تعصبهاست. عقیده به این معنا نه تنها راه گشا نیست که به عکس نوعی انعقاد اندیشه به حساب می آید. آیا در مورد انسانی که یک سنگ را می پرستد باید بگوییم چون فکر کرده و به طور منطقی به اینجا رسیده و نیز به دلیل اینکه عقیده محترم است، پس باید به عقیده ی او احترام بگذاریم و ممانعتی برای او در پرستش بت ایجاد نکنیم؟ یا نه، باید کاری کنیم که عقل و فکر او را از اسارت این عقیده آزاد کنیم؟ یعنی همان کاری را بکنیم که ابراهیم خلیل الله کرد.

#سوال ۱۲
آزادی بیان و قلم در چه صورت قابل قبول است؟

خط قرمز و مرز آزادی های اجتماعی، سیاسی و مخالفان، عدم توطئه و قصد براندازی حکومت دینی است و لذا امام علی (ع) شیوه مدارا و تسامح خود را با خوارج، به مجرد اخلال آنان به امنیت اجتماع، تغییر داد.
شهید مطهری می گوید:«من کتاب ها را از ابتدا دو دسته کردم: یکی کتاب هایی که ولو ضد دین، ضد اسلام و ضد خدا هستند، ولی بر یک منطق و یک طرز تفکر خاص استوارند. یعنی واقعاً کسی به یک طرح و یک فکر خاص رسیده و با نوشتن کتاب، آن طرز فکر خود را عرضه کرده ... راه مبارزه با این گروه، ارشاد است و هدایت و عرضه کردن منطق»

اما کتاب هایی که مملو از فریب و دروغ و شایعه است، هر چند که مخالف خدا و دین نباشد، نباید چنین کتاب هایی اجازه نشر یابند.

آیا اگر ما جلوی دروغ و اغفال را بگیریم، مرتکب سانسور شده ایم؟!

#سوال ۱۳
آیا آزادی جنسی مانع تجاوز و جنایت می شود؟ یا به عبارتی «الانسان حریص علی ما منع» صحیح است؟

به عقیده ی ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است: یکی ارضاء غریزه در حدّ حاجت طبیعی و دیگر جلوگیری از تهییج و تحریک آن.

انسان از لحاظ حوائج طبیعی مانند چاه نفت است که تراکم و تجمع گازهای داخلی آن خطر انفجار را به وجود می آورد. در این صورت باید گاز آن را خارج کرد و به آتش داد ولی این آتش را هرگز با طعمه ی زیاد نمی توان سیر کرد.

تحریک و تهییج بی حساب غریزه ی جنسی عوارض وخیم دیگری نظیر بلوغهای زودرس و پیری و فرسودگی نیز دارد.
اما اینکه می گویند: «الانسان حریص علی ما منع منه» مطلب صحیحی است ولی نیازمند به توضیح است. انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن ممنوع شود و هم به سوی آن تحریک شود، به اصطلاح، تمنای چیزی را در وجود شخصی بیدار کنند وآنگاه او را ممنوع سازند. اما اگر امری اصلًا عرضه نشود یا کمتر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان کمتر خواهد بود.

#سوال ۱۴
زن بهتر است یا مرد؟

اگر به خود دانی توجه کنیم، می بینیم که مذکر و مونث هم در همه حیوانات و نباتات هست و هر کدام ویژگی های خودشان را دارند، اما از نظر اسلام این انسانیت انسان ها است که بین زن و مرد مشترک است و قابل ارزش گذاری است. 
«ان اکرمکم عند الله اتقیکم» هر کس با تقوا تر است و به عبارتی خود عالی اش را بیشتر رشد و تعالی داده است، ارزش بیشتری دارد.

#سوال ۱۵
چرا عزاداری برای امام حسین (ع) ویاران با وفایشان از اول محرم آغاز می شود با این که ایشان در دهم محرم به #شهادت رسیدند ؟

✅با آغاز ماه محرم مصائب امام حسین (ع) ویارانش تداعی می شود وسیره ائمه علیهم السلام نیز احیای دهه محرم بود همان طوری که امام رضا (ع) می فرماید وقتی ماه محرم فرا می رسید در پدرم امام کاظم علیه السلام آثار شادی دیده نمی شد و همواره غمگین بودند ، روز دهم ، روز مصیبت و اندوه و گریهاو بود و می فرمود : در این روز بود که حسین علیه السلام را به شهادت رساندند.
اگر ما شیعه اهل بیت هستیم باید در شادی هایشان شاد و در غم هایشان غمگین باشیم.


✅در عرف رسم براین است که تجلیل از خاطره خوب و یا تلخ به صورت دهه برگزار می شود مانند دهه فجر و دهه ولادت رسول اکرم (ص) و دهه فاطمیه و غیره.

✅به خاطر این که در طول ده روز فرصت مناسی باشد برای تبین اهداف عالی حضرت سید الشهداء علیه السلام و فلسفه سوگواری برای آن حضرت مانند:
حیات مجدد اسلام واحیای سنت .
حفظ مکتب و شریعت بود .
تحکیم باورهای دینی مردم با آشنا شدن توده هابا معارف دینی.
پیوند عمیق عاطفی میان امت والگوهای راستین.
اعلام وفاداری نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم

✅ دستۀ عزاداری یعنی دستۀ رزم! یعنی کاش در کربلا بودیم و حسین(ع) را یاری می‌کردیم!

🏴چرا ما شیعیان از ابتدای محرم عزاداری را شروع میکنیم!؟

✖️ #امام_صادق (ع) پاسخ میدهد👇

🔴 به امام صادق علیه السلام عرض شد:

▪️آقای من به فدایتان شوم، وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند؛ و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه عزا می کنید.

▪️حضرت فرمودند: این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود، ملائکه پیراهن امام حسین علیه السّلام را آویزان می کنند در حالیکه از ضربه های شمشیر پاره پاره شده و آغشته به خون است؛ ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم دل (و نه با چشم ظاهری) می بینیم، پس اشک های ما سرازیر می شود.

#سوال ۱۶
آیا دین اسلام، دین شادی است یا دین ماتم؟

انسان دو وجه دارد، یک وجه عالی که همان روح انسانیت اوست و یک وجه دانی که همان طبیعت مشترک با حیوانات و گیاهان است.

از نظر اسلام وقتی انسان شاد واقعی است که خود عالی او شاد باشد، هر چند خود دانی اش در حال گریه باشد.
نشان شادی آرامش است، اگر وجود انسان آرامش پیدا کرد، انسان شاد است.
هدف از گریه برای امام حسین علیه السلام هم رسیدن به آزادی روح و آرامش روح است و هدف رسیدن به شادی واقعی روح است.
اشک می تواند هم نشان شادی باشد، هم ماتم.
بلعکس می بینیم افرادی که در مجلس گناه شرکت می کنند، در پایان مراسم و فردای آن، آنقدر خسته است که گویی کوه کنده است، علتش این است که او با گناه روح خودش را زندانی و در بند کرده است و این روح اوست که نشاط ندارد و گریه کرده است.

#سوال ۱۷
بهتر نیست به جای نذری دادن به فقرا رسیدگی کنیم؟

✅ در هیچ #دین و مکتبی، برای رسیدگی به #فقیر #مسکین و #یتیم این همه دستور و احکام صادر نشده است.
۱-خمس ۲-زکات ۳-انواع صدقات مستحبی ۴-نذر ۵-فطریه
اگر همه مسلمانان به این دستورات که برخی از آنها مثل #نماز و #حج از فروع دین هستند عمل کنند، و احکام مالی را انجام دهند، #فقیری گرسنه نخواهد ماند.
✅ در اسلام، کفاره روزه دار، رسیدگی به فقراست. فلسفه نذری اطعام طعام نیازمندان است و جالب است که فقرا خودشان اولین نذری دهندگان عزای امام‌حسین(ع) بشمار می آیند.
✅ وقتی روایت شده وقتی تنگدست شدید اطعام کنید تا برکت زندگی شود، حال اگر اطعام به نیت امام حسین علیه السلام و حضرت ابالفضل علیه السلام باشد، ببینید چه برکتی می کند.
✅ نذری دادن خودش یادآور پیام عاشورا و مصائب ابا عبدالله الحسین علیه السلام است.
✅ در عرف هم رسم داریم که بعد از مراسم عزاداری از میهمانان پذیرایی کنیم.
✅ این که می بینیم در شبکه های اجتماعی نذری دادن و مراسم های عزاداری را زیر سوال می برند، علت آن دشمنی دشمنان با اسلام است که می خواهند چراغ هدایت امام حسین علیه السلام را که کشتی نجات است خاموش کنند، اما هرگز نمی توانند.
ان الحسین مصباح الهدی و السفینه النجاه
✅ به قول امام راحل این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.

#سوال ۱۸ 
آیا با گریه بر امام حسین علیه السلام همه گناهان ما بخشیده می شود؟

خیر، حق الناس، حق خدا نیست که با شفاعت ائمه اطهار بخشوده شود. حق الناس و رعایت حقوق دیگران در اسلام مورد #تاکید فراوان است.


💢چه کسانی #نمیتوانند با حسین(ع) شهید شوند؟


✅عمیر انصارى گفت: امام حسین(ع) به‌من فرمود:

میان مردم اعلام کن هر کس #بدهکار است در رکاب من #پیکار نکند؛ زیرا هر کس از دنیا برود در حالى که دینى بر عهده‌اش باشد که چاره‌اى براى آن نکرده باشد گرفتار دوزخ مى‌شود.»

مردى برخاست و گفت: 
"همسرم پذیرفت که از طرف من بپردازد."

امام(ع) پاسخ داد:

کفالت آن زن چه فایده‌اى دارد؟ آیا او قدرت دارد چنین کند؟!»

#سوال ۱۹
چرا ائمه ما اینقدر سفارش برای گریه بر امام حسین دارند؟
در همه تولدها، اعیاد و مناسبت ها توصیه شده به امام حسین علیه السلام سلام بدهیم. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر نالیدن و گریه‌ای مکروه است، مگر ناله و گریه بر حسین علیه السلام. (بحار الانوار، ج. ۴۵، ص. ۳۱۳)
✅ چون مصباح الهدی است و شاخصه حق و باطل در کربلا بیشتر از همه خودش را نشان داد. تمام حق در برابر تمام باطل قرار گرفت.
✅ امام حسین (علیه السلام) می‌فرمایند: أنَا قَتیلُ العَبرَةِ، لا یذکرُنی مُؤمِنٌ إلَا استَعبَرَ؛ من کشته اشکم. مؤمنی از من یاد نمی‌کند، جز این که می‌گرید. (بحارالانوار، ج. ۴۴، ص. ۲۷۹) آنچه در این روایت مهم، توجّه انسان را جلب می‌کند، وجود ارتباط اشک و ایمان با یکدیگر است. اشک بر امام حسین (علیه السلام) و ایمان رابطه‌ای مستقیم دارند. یعنی ایمان، باعث می‌شود که انسان بر مصیبت‌های آن امام غریب اشک بریزد و اساساً، بحث در مورد گریه مؤمن است و إلّا گریه غیر مؤمن، فایده خاصّی ندارد!
✅ روایات فراوانی نیز دال بر اثر این اشک در بخشش همه گناهان و ورود به بهشت و درجات بالای آخرت وجود دارد. جدا از اینکه این روایات، نشان دهنده مقام بالایی است که خداوند متعال برای امام حسین (علیه السلام) قرار داده است، باید دانست اشک بر آن حضرت به تنهایی، کافی نخواهد بود بلکه باید منجر به تقویت ایمان و اصلاح رفتار شخص، منطبق با دستورات دین اسلام باشد.
✅ امام رضا (علیه السلام) فرمودند: اى پسر شبیب! اگر بر حسین (علیه السّلام) آن قدر گریه کنى که اشکهایت بر چهره ات جارى شود، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده اى مى آمرزد؛ کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد. (امالى صدوق، ص. ۱۱۲) این روایت به تنهایی، در مورد سرعت، کیفیّت و کمیّت غفران الهی در وقت گریه بر امام حسین (علیه السلام) گویاست. در واقع گریه بر امام حسین مثل آسانسور است که سریع تر ما را به هدف می رساند.
✅  آن دسته از مومنانی که بصیرتی روشن قلبی رؤوف و احساسی پاک و شفاف دارند در زبان قرآن کریم با جمله (یبکون و یزیدهم خشوعا) و (سجدّا و بکیّا) مورد ستایش قرار گرفته اند . قهرا این نوع افراد در برابر عظمت مردان خدا اشک شوق و به خاطر مظلومیت آنان هم اشک غم و اندوه از چشم خود جاری می کنند.

#سوال ۲۰
چرا امام حسین(ع) زنان و کودکان را همراه خود به کربلا برد؟

🔹زنان در این میدان نقش بسیار عظیمی داشتند. 
🔹امام حسین علیه‌السلام باید وجدان‌هایی که خوابیده بود را بیدار می‌کردند. برای بیدار کردن کسی که در خواب غفلت سنگین فرورفته، باید مظلومیت عظیمی در صحنه می‌آورد.
🔹 امام حسین علیه‌السلام حقانیت را از طریق مظلومیت به صحنه آوردند و برای این منظور، نه‌تنها خودشان به شهادت می‌رسند، بلکه خانواده و بچه‌ها هم به اسارت می‌برند
🔹وقتی اسرا را منزل به منزل می‌بردند، مردم می‌آمدند ببینند چه کسی با خلیفه جنگیده. وقتی می‌دیدند خانواده پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله هستند اولین تکان را می‌خوردند.
🔹زنان با دیدن حضرت زینب(س) در بین اسراء پی به ظلم بزرگ یزید بردند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۱۹
بسیج کارکنان دانشگاه صنعتی شریف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی